"شبا بیدار تا خود پنج شب، کنارم هرکی نشست و منه کله شق

گازو گرفتو لایی کشید با شعله پرموسی زیر لوله‌ی باریک چیل

شبا بیدار تا خود پنج شب، کنارم هرکی نشست و منه کله شق

گازو گرفتو لایی کشید چشامون قرمزه بس که بیداری کشید"


صدای موزیک مدام گوش فلک رو کر می‌کرد و من، یک پام رو گاز و یک دستم روی کولر، زمینِ آسفالت رو طی می‌کردیم. رو بهش کردم و گفتم: اون پنجره‌ی کوفتی رو بکش بالا، این کولرو واسه عَمّت روشن نکردم! درسته پولِ برق واسه بابات نمی‌آد، اما باتریش که تموم شه، پولشو از حلقومت می‌کشم بیرون؛ یک پوکِ دیگه از سیگار مارلبرو توی دستش گرفت و دود و سیگارو با هم شوت کرد بیرون و پنجره‌ی به اصطلاح کوفتی رو کشید بالا!


"داداشی نه من تو فاز تو نیستم

مسیر زندگیم ردیف و پیچو پر ریسکم

دوس ندارم هی را به را اسیر پلیس شم

روزامم پره دورو ورم جیره خور نیست کم

خراب و مست رو زمین های خدا

این زندگی انگار ما رو خریداره دو راه

چسب زخم زدی لای دلار

من زندگیم اینه تو چی سرکاری الاغ"


دست کرد توی جیبشو یک پوزخند مسخره افتاد گوشه‌ی لبشو کارت اعتباریشو گرفت سمتم، گفت حرص نزن باو، بیا اینم کارت، برو هر چقدر دوست داری واسه خودت باتری بخر، رمزشم روشه! دستمو بلند کردم و زدم پشت دستش و گفتم پول باباتو به رخ من نکش، بذار سرجاش که دنبال دردسر نمی‌گردم! فردا بابای کلاهبردارت می‌آد در خونمون اعاده‌ی حیثیت می‌کنه! حالا خر بیار و باقالی بار بزن! 


"زندگی بوده نمه به کام

گوش پره دور و ورم عینهو زن بکام

یه کوه مشکلم اگه بوده تنه به پام

یه جوری حل شده قبل اینکه منو ب*ان"


با سر یک اشاره کرد به حلقه‌ی تو دستمو گفت: "نامزد نو مبارک؛ ورژن جدیده؟"، "خفه دادا! باز شروع نکن که اصلا حوصله‌ی این چیزکلک‌بازی‌هاتو ندارم، این یکی فرق می‌کنه!"، "ای! فرق می‌کنه؟ باو دختر دختره دیگه، همشون عین همن!"، یک نگاه خسته بهش کردم و گفتم: "آره خب، واسه هرزه‌ای مثل تو دخترا همشون یک سوراخن!" قهقهه‌ای از ته دلش زد و گفت: "دیگه این کاریه که از دست ما بر می‌آد! حالا دوستش داری یا نه؟ حاضری واسه خاطرش رگِ گردنتو بزنی؟"، نگاهمو به مسیر جاده زوم کردم و گفتم: "بیشتر از اون چیزی که فکرشو بکنی دوستش دارم، ولی خودکشی اصلا، حتی اگر قسمت منم نباشه، می‌خوام این‌قدر زنده بمونم تا خوشبختیشو ببینم"؛ دیدم به نشونه‌ی تایید سری تکون داد و پنجره‌ی ماشین رو کشید پایین و سیگارِ بعدی رو گذاشت گوشه‌ی لبش؛ سکوت بین ما دوباره حکم فرما شد اما صدای موزیک همچنان گوش فلک رو کر می‌کرد...


"هوای همو داریم نداریم غم مالی

دوباره منو گاری چه فازه سر حالی

سطح شهر دوباره من رو دیدی

اما تو پیاده ما سواره اینفینیتی"