بهش گفتم: همیشه میگن حرف زدن و نوشتن آدما رو آروم میکنه اما اگه از من بپرسی خیلی مطمئن بهت میگم: "همهی اینا کشکه!"؛ خیلیوقتا پیش اومده توی شبکههای مجازی با من ساعتها حرف بزنی و احساس آرامش کنی؛ احساس آرامش کنی و بهم بگی: "فابر، مرسی که هستی"، اما وقتی دقیقتر بشی توی حرکاتت، میبینی که تو اصلا حرفی به میون نیاوردی، بلکه توی سکوتت و تنهاییهات توی صفحه گوشیت خیره شدی و هر چی توی فکرت جولان میداد رو برام نوشتی؛ شاید پیش خودت بگی خب برات نوشتم و آروم شدم اما اگه همچنان از من بپرسی بازم بهت میگم: "همهی اینا کشکه!"؛ چیزی که تو رو توی این زندگی کوفتی آروم میکنه، نه حرف زدنه و نه نوشتن، بلکه تنها درک شدنه که باعث میشه واسه چند لحظه هم که شده با همهی وجودت احساس آرامش کنی، آرامشی که این قوت قلب و انگیزه رو بهت میده که یکی تو زندگیت هست که با همهی وجودش درکت میکنه و میفهمتت و حاضر نیستی با هیچچیزی عوضش کنی؛ اون موقع است که تازه همه چیز برات جالب میشه و زندگی برات طعم و بوی جدیدی میگیره...